فرقه ضاله احمد الحسن
فرقه احمد الحسن این روزها طرفدارانی را توانسته به سمت خود جلب کند. در آخرالزمان، یعنی عصر فعلی و حال حاضر، مسئله عدالت خواهی و گرایش به سوی منجی بیشتر احساس نیاز می شود. به اعتقاد شیعه، امام دوازدهم یعنی حضرت مهدی علیه السلام، منجی و نجات بخش بشریت و پایان دهنده تمام ظلم ها و بی عدالتی هاست. امامی که بعد از غیبت کبری افراد زیادی، با ادعای ارتباط با حضرت سعی در جذب مریدان و تشکیل فرقه بوده و هستند. تا کنون شاهد پیدایش فرقه هایی همچون حجتیه، فرقه احمد الحسن و… بوده ایم که ادعای نیابت، ارتباط و یا حتی نسب خانوادگی با حضرت را داشتند. البته تایید و یا رد ادعای این افراد با استناد به شواهد، نسب، احادیث و روایات و عقاید، امری ساده و منطقی است. در این مطلب به بررسی اجمالی فرقه ضاله الحمد الحسن می پردازیم.
پیدایش جریان احمد الحسن
آغاز این جریان باطل از سال 2003 میلادی بوده است. وی با معرفی خود به عنوان فرزند پنجم امام زمان و همچنین معرفی شخصی به نام حیدر مشتت به عنوان یمانی، این نهضت انحرافی را در سهله و منطقه ای به نام صریفه آغاز نمود. نحوه آشنایی احمد الحسن با حیدر مشتت در حوزه علمیه آیت الله صدر بوده است. (در سال 1399 به همراه “حیدر مُشتت جاسب القحطانی آل منشد” به دلیلی نا مشخص در زندان ابوغریب زندانی شدند. بعد از مدتی آنان به د رخواست سازمان صلیب سرخ جهانی آزاد شدند.) البته آنان پس از آزادی از زندان با ادعای وجود فساد های گوناگون در حوزه علمیه، از ادامه تحصیل انصراف داده و از حوزه فاصله گرفتند.
یمانی دروغین
ادعای احمد الحسن بر اساس خواب و رویا شکل گرفت. او خود را فرزند امام معرفی کرده و با رد نیابت عامه فقها، یمانی دروغین خود را معرفی نمود. یکی از مهم ترین دلایل معرفی حیدر مشتت به عنوان یمانی، وجود القحطانی در نام اوست. او با زیرکی با استناد به برخی از روایات از این قضیه نهایت بهره را می برد. در روایتی چنین آمده است: “زمان ظهور فرا نمیرسد مگر آنکه مردی از قحطان خروج کند و مردم را با عصا پیش براند.” (ابن اثیر، مجدالدین، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۲، ص۴۲۳.)
یمانی دروغین در ابتدا فعالیت تبلیغاتی خود را در زادگاهش یعنی العماره (جنوب عراق) آغاز نمود و مردم را به سوی این جریان دعوت می کرد. پس از مدتی جهت گسترش فعالیت تبلیغی خود راهی ایران شد.
این فرقه باید جهت مشروعیت بخشیدن به این جریان نو ظهور، متحدین و حامیانی برای خود در سایر بلاد جذب میکرد. لذا در ایران با همراهی فردی به نام عیسی المزرعاوی، در شهر شادگان خوزستان به تبلیغ مشغول شدند و از عده ای برای احمد الحسن بیعت گرفتند. پس از اشاعه تفکر خود در جنوب ایران راهی مرکز جریانات مذهبی و دینی در ایران، یعنی شهر قم شدند. آنان با ارسال نامه ای به 24 نفر از مراجع و صاحب نظران در قم و سپس دیدار با آیت الله روحانی و شیخ علی کورانی، شروع به فعالیت کردند. البته این فعالیت کار به جایی نبرد و به 6 ماه حبس محکوم شدند. پس از آزادی از زندان دوباره به عراق بازگشتند.
ادامه این مقاله در بروز رسانی انشاالله…
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.